سه خوار و سه برادر شیطون پارت۲

برید ادامه لطفاً کامنت بدید
از زبون مرینت
ماروروی دست الیا گذاشتم وتحریکش کردم اونم ماروحس کرد
اروم چشماشو باز کرد وقتی مارودید شروع کرد به جیغ کشیدن
الیا:آآآآآآ(مثلاً جیغ )مار...مار...ماروروی دستم بود خدا
هنوز جونم چرا این لعنتی رو برام فرستادی کاگامی بیچاره لبه ی تحت
خوابیده بود فوری غلت زد افتاد روی زمین عربیده کشید
کاگامی:شاهزادم رفت خدا چرا این زندگی نحس رو برام اوردی روی یه خر
اومده بود دنبالم (بچم خرت و پرت میگه)
منم دلمو گرفته بودم میخندیدم یهو
برای بعدی کامنت بدید فردا امتحان دارم ولی پارت دادم پلییزز کامنت کنید