سه خوار و سه برادر شیطون پارت۲
·
1400/02/10 17:44
· خواندن 1 دقیقه
برید ادامه لطفاً کامنت بدید
از زبون مرینت
ماروروی دست الیا گذاشتم وتحریکش کردم اونم ماروحس کرد
اروم چشماشو باز کرد وقتی مارودید شروع کرد به جیغ کشیدن
الیا:آآآآآآ(مثلاً جیغ )مار...مار...ماروروی دستم بود خدا
هنوز جونم چرا این لعنتی رو برام فرستادی کاگامی بیچاره لبه ی تحت
خوابیده بود فوری غلت زد افتاد روی زمین عربیده کشید
کاگامی:شاهزادم رفت خدا چرا این زندگی نحس رو برام اوردی روی یه خر
اومده بود دنبالم (بچم خرت و پرت میگه)
منم دلمو گرفته بودم میخندیدم یهو
برای بعدی کامنت بدید فردا امتحان دارم ولی پارت دادم پلییزز کامنت کنید