برید ادامه لطفاً کامنت بدید 

از زبون مرینت 

ماروروی دست الیا گذاشتم وتحریکش کردم اونم ماروحس کرد

 

اروم چشماشو باز کرد وقتی مارودید شروع کرد به جیغ کشیدن 

 

الیا:آآآآآآ(مثلاً جیغ )مار‌...مار...ماروروی دستم بود خدا

 

هنوز جونم چرا این لعنتی رو برام فرستادی کاگامی بیچاره لبه ی تحت

 

خوابیده بود فوری غلت زد افتاد روی زمین عربیده کشید

 

کاگامی:شاهزادم رفت خدا چرا این زندگی نحس رو برام اوردی روی یه خر

 

اومده بود دنبالم (بچم خرت و پرت میگه)

 

منم دلمو گرفته بودم میخندیدم یهو 

 

 

برای بعدی کامنت بدید فردا امتحان دارم ولی پارت دادم پلییزز کامنت کنید